سیستم های هوش مصنوعی می توانند احساسات انسان را شناسایی، تعبیر، پردازش و حتی تقلید کنند. حالا این موارد به چه کاری می آید؟ داخل این پست به همین موضوع می پردازیم...

رهبران کسب و کار می توانند از هوش مصنوعی احساسی 3 نوع استفاده بکنند.

1. سیستم هایی که از تحلیل احساسات انسان برای بهبود پاسخ هایی خود استفاده می کنند.

     این نوع  سیستم های هوش مصنوعی احساسات انسان را شناسایی و پردازش کرده و آن را در تصمیم گیری خود لحاظ می کنند؛ با این وجود هیچ نوع احساسی در خروجی دستگاه مشاهده نمی شود. مثلا تلفن های گویا و چت بات ها وقتی متوجه می شوند کاربر عصبانی است، می توانند آن کاربر را به یک انسان ارجاع دهند. یا مثلا شرکت های خودروسازی بزرگ در تلاش اند احساس خشم و حواسپرتی در رانندگان را شناسایی کرده و اتومبیل را متوقف یا سرعتش را کاهش دهند.

2. سیستم هایی که با هدف یادگیری، تحلیل های احساسی هدفمندی ارائه می دهند.

     عینک های هوشمند شرکت Brain Power به افراد مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا احساسات و سیگنال های اجتماعی اطراف خود را بهتر درک کنند. وظیفه ی این سیستم ها این است که احساسات افراد را شناسایی و تفسیر کرده و سپس با هدف یادگیری کاربر به او منتقل کنند.

3. سیستم هایی که احساسات انسان را تقلید می کنند و جایگزین روابط انسان به انسان می شوند

     با گذشت زمان دستیار های صوتی مثل الکسا، سیری و گوگل اسیستنت می توانند احساسات انسان را تقلید کنند کاملا شبیه به یک دوست صمیمی به نظر برسند. در این صورت می توانند به افراد که دچار تروما شدند کمک کنند و همچنین افراد میانسال را از تنهایی در بیاورند.

     همانطور که گفته شد هوش مصنوعی می تواند احساسات انسان را تحلیل، پردازش و حتی تقلید کنند اما نمی تواند مانند انسان احساساتی مثل خشم، شادی و... داشته باشد و این مفاهیم برای یک ربات بی معنیست البته فعلا!